نگاهی به پروژه کنترل ذهن سازمان سیا با عنوان MK-Ultra
در پروژه MK-Ultra مجموعهای از آزمایشها تحت رهبری سازمان CIA بر روی کنترل ذهن انجام گرفته است. این آزمایشها در سال 1953 آغاز شد و تا اواخر دهه 1960 ادامه یافت. محققان سازمان CIAبه منظور شناسایی روشهای کنترل رفتار انسان، هزاران نفر از شهروندان ایالات متحده و کانادا را با آزمایشهای تجربی از جمله شوکدرمانی، جراحی مغز و تجویز LSD، با هدف شناسایی روشهای کنترل رفتار انسان تحت پوشش قرار دادند. سازمان سیا امیدوار بود روشهای موفق بتواند بهعنوان ابزار بازجویی برای متهمین و زندانیان جنگی استفاده شود. این آزمایشها بدون رضایت کامل شرکتکنندگان صورت پذیرفت و دولت فدرال مورد تعقیب قضایی قرار گرفت و چندین بار به علت منجر شدن این آزمایشها به مرگ و صدمات مختلف محاکمه گردید.
ریشههای پروژه MK-Ultra
آلن دالس (Allen Dulles) مدیر سابق سازمان سیا، دلایل خود را برای آغاز پروژه MK-Ultraدر سال 1953 سه چیز عنوان میکند: اول آنکه سازمان اطلاعات ایالات متحده آمریکا متوجه شده بود روسیه در حال آزمایش بر روی یک ماده مخدر به نام بولبوکاپنین (Bulbocapnine) است که گفته میشد بر روی قدرت اراده تأثیر میگذارد تا بتواند اطلاعات را از یک شخص بیرون بکشد. دوم این که در طول جنگ کره، کره شمالی LSD را بهعنوان یک روش بازجویی از زندانیان ایالات متحده مورد استفاده قرار داد و ایالات متحده همواره به دنبال شناسایی روشهایی برای مقابله با چنین تاکتیکی بوده است. و سوم اینکه ایالات متحده دیگر انحصار سلاحهای هستهای را نداشت و در نتیجه به دنبال روشهای جدیدی برای نفوذ به رهبران و بیرون کشیدن اطلاعات از آنها بود.
سیدنی گوتلیب (Sidney Gottlieb) یک شیمیدان آمریکایی، بهعنوان رئیس خدمات فنی سیا این برنامه را رهبری کرد. آزمایشها در ابتدا در بازداشتگاهها، بیمارستانها و دانشگاهها صورت گرفت و بر روی افراد بیدفاع انجام میشد. ازجمله بیماران و زندانیانی که LSD و دیگر داروهای توهمزا مصرف کرده بودند و یا بدون رضایت در معرض شوک الکتریکی قرار گرفتند و سپس برای تغییر در رفتار آزمایش شدند.
آزمایشها
معروفترین آزمایشهای MK-Ultra شامل LSD بود، اما این آزمایشها اثربخشی هیپنوتیزم، درمان با شوک الکتریکی و جراحیهای مغزی را نیز مورد بررسی قرار داد. از آنجا که سازمان سیا بعداً اسناد مربوط به MK-Ultra را نابود کرد، بیشتر آنچه که ما در مورد این آزمایشها می دانیم، از شهادتهای ارائه شده توسط افرادِ در معرض آزمایش به دست آمده است. یک شاکی در یکی از پروندههای قضایی علیه سازمان سیا میگوید آزمایش LSD موجب افسردگی شدید او شد و او را به سمت اقدام برای خودکشی برد. پس از اقدام به خودکشی، وی دوباره مورد بازخواست و مطالعه قرار گرفت و سپس به سلول انفرادی منتقل شد. فرد دیگری که به اتهام قاچاق مشروبات الکلی زندانی شده بود، توضیح میدهد که این آزمایشها منجر به گرایش به خشونت و از دست رفتن شدید حافظه در او شد. قبل از آزمایشها، تمام بازداشتهای او به علت جرایم غیرخشونتآمیز بود، اما بعد از آن چندین بار به خاطر حملات خشونتآمیز بازداشت شد.
یکی از معروفترین موضوعات در مورد آزمایشهای MK-Ultra مربوط به رئیس یک باند تبهکار در بوستون است. این فرد میگوید در زمانی که در زندان آتلانتا زندانی بوده، بر روی او آزمایشهای مربوط به اسکیزوفرنی انجام شده است. همراه با 8 یا 9 زندانی دیگر، به او LSD داده شد و به دلیل ارتکاب جرایمی مورد بازخواست واقع شد که برخی از آنها را مرتکب و برخی را نیز مرتکب نشده بود. او میگوید بعد از آزمایشهای LSD، گرایش به خشونت و همچنین توهم و مشکلات خواب در او افزایش یافته است. یکی دیگر از مجرمان شناخته شده در آمریکا به نام Ted Kaczynski در زمانی که دانشجوی دانشگاه هاروارد در سال 1958 بوده، تحت آزمایشهای MK-Ultra قرار گرفته است. دکتر هنری موری (روانشناس) تئوریهای اصلاح رفتار و کنترل ذهن خود را با اعمال سوءاستفادههای شدید بر روی دهها تن از دانش جویان مانند تِد اجرا کرده و سپس واکنشهای آنها مورد بررسی قرار داده است.
مرگ های مرتبط
حداقل دو مورد مرگ به طور مستقیم با آزمایشهای MK-Ultra مرتبط است: یکی از باکتریشناسهای کمپ Detrick سازمان سیا در مریلند به طور ناخواسته آلوده به LSD شد. با توجه به این که بیماری پارانویا در او شدت گرفت، او به نیویورک فرستاده شد تا توسط یکی از روانشناسان سازمان CIA درمان شود. وی در نهایت در 28 نوامبر 1953 پس از افتادن یا پریدن از پنجره طبقه سیزدهم جان خود را از دست داد. خانواده او در ابتدا مرگ او را خودکشی و نه بر اثر آزمایشها اعلام کردند. یک گمان هم این است که برخی از اعضای سازمان سیا او را هل داده باشند اما علت مرگ در درجه اول بر خودکشی و سپس مرگ بر اثر حادثه دلالت دارد. خانواده این باکتریشناس به خاطر داشتن شواهد و مدارک، دادخواستی به دولت آمریکا ارائه دادند اما این دادخواست از دستورکار دادگاه کنار گذاشته شد.
مورد دیگر یکی از بیماران در مؤسسه روانپزشکی ایالت نیویورک است که به طور داوطلبانه خود را در معرض درمان افسردگی قرار داد. در حالی که در طول درمان علیرغم اطلاع خودش، به او مادهای از مشتقات مسکالین (مادهای شیمیایی و روانگردان) داده شد و مشخص گردید که دوز داده شده به او در حد مرگآور بوده است. مؤسسه روانپزشکی ایالت نیویورک علت مرگ او را اُوِردوز ارادی و خودخواسته اعلام کرد. خانواده او به خاطر بیتوجهی در نظارت بر داروها از بیمارستان شکایت کردند. پس از این که پروژه MK-Ultra برملا شد، خانواده وی اطلاع یافتند که مرگ او درنتیجه آزمایشهای مربوط به این پروژه بوده است.
آزمایشها و پیامدهای آن
از آنجا که افرادی که در آزمایشها شرکت میکردند، یا کاملاً یا از بخشهایی از آنها بیاطلاع بودند و نیز به دلیل آنکه آزمایشها به تعدادی مرگ و میر و جراحات منجر شد، دولت فدرال در جریان پروژه MK-Ultra چندین بار مورد تعقیب قانونی یا محاکمه قرار گرفت. پس از رسوایی واترگیت که منجر به اعمال حفاظت سراسری دقیقتر بر فعالیتهای دولتی شد، سازمان سیا بسیاری از اسناد مربوط به پروژه MK-Ultra را نابود کرد. پس از گذشت چند سال از این محاکمهها، دیگر اسناد زیادی در مورد این آزمایشهای غیرقانونی وجود ندارد.
در سال 1974 نیویورکتایمز یک مقاله در مورد آزمایشهای کنترل ذهنی که CIA بدون رضایت افراد روی آنها انجام میداده منتشر کرد. این گزارش به تشکیل کمیته Church برای بررسی برنامه جمعآوری اطلاعات کشور و برگزاری جلسات رسیدگی به محاکمه در سنا منجر شد. قربانیان آزمایشها، این اسناد و پروندههای دعوی علیه دولت فدرال را که به علت نقض حقوق بشر، خشونت و سهل انگاری بودهاند، نزد خود نگهداری میکنند. این تلاشها باعث شد رونالد ریگان رئیسجمهور وقت، مجبور به امضای فرمان اجرایی 12333 شود که بیان میکند تحقیق در زمینه موضوعات انسانی باید مستلزم رضایت باشد؛ همراه با مدارک و مستنداتی که دقیقاً همان چیزی را که آزمودنیها به آن رضایت دادند، بیان میکند. در ادامه سازمان سیا اینگونه اعلام عمومی کرد که آزمایشهای MK-Ultra خاتمه یافته است. پروژه MK-Ultra منجر به بیاعتمادی زیادی نسبت به دولت فدرال شد و در بسیاری از تئوریهای توطئه در مورد سیاستمداران و سازمانهای اطلاعاتی در ایالات متحده نقش محوری دارد.
نظرات : 0